Friday, May 20, 2011

ratatouille


دو چیز باعث می شود که اینجا پیدایم بشود و باز بنویسم
یکی اینکه امروز متوجه شدم فقط ۴.۶ درصد یا چیزی در همین حدود از آدمهایی که از صفحات ویکی پدیا بازدید می کنند، خودشان چیزی برایش می نویسند یا ویرایش می کنند. از دیروز دارم آرشیو دفترهای سپید را باز ورق می زنم. لحظه تمام شدن وبلاگ به قلبم فشار می آورد. احساس می کنم من هم یکی از آن ۹۵ درصد آدمهایی هستم که فقط غذای خوشمزه ای را به بهای رنج و ساعات عمر دیگران تهیه شده می خورند و حتی برای جمع کردن سفره هم دست بالا نمی کنند

دوم: برای اینکه این احساس را در خودتان جمع و جور کنید و به سمت مثبتی هدایت کنید باید بنویسید اما به جز نوشتن و شاید قبل از نوشتن باید چیزی بپزید. من امشب راتاتویی پختم. مائده ای است که روحهای سرگردان و بیچاره را به سوی نجات رهنمون می گردد. حتی ارواحی که یک سال است پروپوزالشان را ننوشته اند. این ارواح بخت برگشته در بوی ریحان، فلفل، کدو، بادمجان و گوجه و پیاز چیزی را می یابند که حافظ در صحبت دوست می یافت. اضافه کردن پنیر در آخر کار آنها مسافر شهرهایی نامریی می کند در کناره های دیگر جهان جای دارند. این روح لبریز حالا می تواند به نوشتن و باز هم نوشتن فکر کند

No comments: