Sunday, August 29, 2010

دیدن دست عظیم

Question: It is written: “And Israel saw the great hand,” and further on it is written: “…and they believed in the Lord, and in His servant Moses.”Why is this said? The question as to whether or not one believes can only be put while one does not as yet “see.”

Answer: You are mistaken. It is only then that the true question can be put. Seeing the great hand does not mean that faith can be dispensed with. It is only after “seeing” that one realizes what the lack of faith means, and feels how very much one needs faith. The seeing of the great hand is the beginning of faith in that which one cannot “see.”

Buber, M. (2002 [1947]). Ten Rungs, Selected Hasidic Sayings . London & New York: Routledge

Friday, August 13, 2010

شکر بی شکایت

هر سال اوایل ماه رمضان یا یکی دو روز قبل از آن هدیه ای به من می رسد. هدیه آن چنان به جا و به موقع است که مطمئن می شوم حتما از جانب کسی است که در کناره دریاچه روحم سکونت دارد، آن کسی که دریاچه را و من را در اتصال هم به وجود آورده است. آورده است یعنی ما را، من را و دریاچه ام را از نیستی تا به اینجا کشیده و آورده است. هدیه گاهی یک کتاب است گاهی یک آدم گاهی یک فکر گاهی یک گل اما همیشه عظیم است و تکان دهنده. همه وجودم را زیر و زبر می کند و مقصد و ماوا و یا راه جدیدی را از تاریکی به در می‌آورد تا در سال پیش رو زنده بودنم را به زندگی بدل کند. هدیه قوی است و گاهی سوزان ولی همیشه غلبه کننده و پیروز. به آنی جنگجوی درونم را به زانو در می‌آورد و شگفت اینکه لذت این رسیدن پشت به خاک بی انتهاست. هدیه بی همتاست
اینها را می نویسم تا از اینکه دوباره هدیه سالانه ام را گرفته ام شکر بگذارم

Monday, August 2, 2010