فلک را جور بی اندازه گشتست
جهان را رسم و آیین تازه گشتست
هزار امروز هم آواز زاغ است
گل از بی رونقی ها خار باغ است
نه خندان غنچه نه سرو از غم آزاد
نه گل خرم نه بلبل خاطرش شاد
غم دیرینه گر در سینه داری
چه غم گرباده دیرینه داری
دو چیز اندوه برد از خاطر تنگ
نی خوش نغمه و مرغ خوش آهنگ
فلک را عادت دیرینه این است
که با آزادگان دائم به کین است
جهان را رسم و آیین تازه گشتست
هزار امروز هم آواز زاغ است
گل از بی رونقی ها خار باغ است
نه خندان غنچه نه سرو از غم آزاد
نه گل خرم نه بلبل خاطرش شاد
غم دیرینه گر در سینه داری
چه غم گرباده دیرینه داری
دو چیز اندوه برد از خاطر تنگ
نی خوش نغمه و مرغ خوش آهنگ
فلک را عادت دیرینه این است
که با آزادگان دائم به کین است
No comments:
Post a Comment