تلاشهای من برای فهمیدن درس جامعه شناسی آموزش و پرورش به این نقطه ناامیدکننده رسیدهاست که در جامعهای مثل آمریکا برابری در آموزش نه معنایی دارد و نه کسی خواهان آن است.متاسفانه به نظرم میآید که ایران از این نظر هم خیلی شبیه آمریکاست که مردم به شدت برای به دست آوردن شان و رتبه اجتماعی رقابت میکنند. با هر قدمی که برای برابری برداشته میشود، مردم ابداع جدیدی میکنند تا امتیاز طبقاتیشان را حفظ کنند: مدرسه همگانی میشود، پس بچههایمان را به مدرسه خصوصی می بریم. مدرسههای خصوصی از ما دورند یا توانشان را نداریم، مدرسه های چارتر یا مگنت را می سازیم که بچه هایمان را از خیل بچه های بی نام و نشان و فقیر و سیاه نجات بدهیم و به مدرسه های«بهتر» ببریم بدون اینکه معیاری از بهتری مدرسه، به جز اینکه خانوادههای سفید و پولدار آنجا ثبت نام میکنند، داشته باشیم. کیفیت تحصیل در دبیرستانها تقریبا یکسان می شود، برای دانشگاه رفتن بچه ها رقابت می کنیم. درهای دانشگاه برای همه باز می شود، برای دانشگاهها رتبه بندی اختراع میکنیم.
حالا این داستان را با کمی تفاوت و بالا و پایین در ایران روایت کنید. به نظر می رسد منبع محدودی که نمیتوان به هیچ وجه آن را بین همه قسمت کرد، شان و رتبه است که همین که قسمتش کنی یا چیزهایی مثل آموزش را که در نهایت منجر به کسبش میشود در دسترس همه بگذاری، ناپدید می شود و کی دلش می خواهد با همه برابر باشد؟
حالا این داستان را با کمی تفاوت و بالا و پایین در ایران روایت کنید. به نظر می رسد منبع محدودی که نمیتوان به هیچ وجه آن را بین همه قسمت کرد، شان و رتبه است که همین که قسمتش کنی یا چیزهایی مثل آموزش را که در نهایت منجر به کسبش میشود در دسترس همه بگذاری، ناپدید می شود و کی دلش می خواهد با همه برابر باشد؟